مسلما وقتی از روشهای اهدایی استفاده میشود DNA که به فرزندبه ارث میرسد مال اهداکننده است. علم ژنتیک این را به ما میگوید و انکار آن کاملا اشتباه و غیر علمی است.
اما در کنار علم ژنتیک علم دیگری به نام "اپی ژنتیک " داریم که حقایق دیگری را مطرح میکند.
طبق علم اپی ژنتیک بیان ژنهای انسان در محیطهای مختلف متفاوت خواهد بود. بیان ژنها میتواند رفتار یا ظاهر فرد را تحت تاثیر قرار دهد.به همین دلیل وقتی از روشهای اهدایی استفاده میشود یا حتی وقتی کودکی به فرزندخواندگی پذیرفته میشود با اینکه ازنظر بیولوژیک همان DNA را دارد که درتخمک و اسپرم اولیه بوده، اما بعلت تغییرات اپی ژنتیک تاحدزیادی شباهت به پدر و مادری خواهد داشت که در کنار آنها زندگی میکند.
با وجود این باید پذیرفت زمانی که از روشهای اهدایی استفاده میشود مابین «بچه دار نشدن»و«بچه دار شدن با روشهای دیگر»انتخاب میکنیم.
اینجا دیگر مسئله،شباهت و عدم شباهت نیست. انتخاب «پدر و مادر شدن» و «پدرو مادر نشدن»است.این انتخابی بسیارسخت و قدرتمندانه است که ازعهده هرکسی ساخته نیست.امابرای بسیاری از افراد که آن را پذیرفته اند،حضور فرزند در زندگی شان، تجربیات جدیدی پر از عشق و معنا را به ارمغان آورده است.
*متخصص زنان و فلوشیپ ناباروری
تردید نسبت به روشهای اهدایی مثل تخمک و اسپرم اهدایی و رحم جایگزین، در مواجه نخست قابل درک است، اما وقتی به این روشها به چشم راهکارهایی برای تحقق آرزوی پدر و مادر شدن در مواردی از ناباروری نگریسته شود، ارزش انتخاب خواهند داشت.